خلاصه داستان: در شرایط اضطراری که منافع ملی در خطر هستند، تیمی متشکل از کارشناسان برجسته بریتانیایی و سیاستمداران ارشد با نام کبرا گرد هم میآیند تا کمیتهای را تشکیل دهند که محافظت از مردم بریتانیا به عهده آنها است.
خلاصه داستان: سریال مردان هرج و مرج حول زندگی گروهی از الواط یکی از شهرهای کوچک آمریکا میپردازد که علاقه زیادی به درآمدهای غیر قانونی،خرید و مواد و … دارند.. عشق آنها اسلحه،موتور سیکلت و فیلم است.. و در درگیری هایی که بین این گروه و مردم عادی و حتی کلانتر و پلیس های شهر رخ میدهد جالب توجه است..
خلاصه داستان: بایرد و بچه های نوجوانش شارلوت و جونا خانواده ای معمولی هستند که اهداف معمولی ای نیز در زندگی خود دارند. البته در این وسط یک چیز معمولی به نظر نمی رسد و آن هم شغل مارتی می باشد، او که یک مشاور مالی در شیکاگو می باشد که با دومین کارتل بزرگ مواد مخدر مکزیکی نیز در ارتباط می باشد. وقتی که اوضاع کمی به هم می ریزد او مجبور می شود تا خانواده ی خود را برداشته و از آسمان خراش های شیکاگو به اطراف دریاچه ای در میسوری نقل مکان کند.
خلاصه داستان: >چیرو مهمترین مهرهی دارودستهی پیترو ساواستانو است. مسئولیت چیرو این است که سالواتوره کنته، رئیس طائفهی حریف و باعث و بانی خراب شدن معاملههای خانوادهی ساواستانو، را بترساند. حملهی خاندان ساواستانو با واکنش خشنی رو به رو میشود و منجر میگردد به شروع یک جنگ خونین بین دو طائفه. پیترو به آدمهایش دستور مقابلهی رو در رو میدهد تا کنته و زیردستانش را از کمین بیرون بکشد و کارشان را تمام کند. در پی این درگیری وحشیانه، چند تن از بهترین آدمهای هر دو طائفه جان خود را از دست میدهند. با این حال، ساواستانو از نشان دادن سلطهی خود راضی است. در همین حال، جنی که تنها فرزند و وارث پیترو است و از نظر پدرش هنوز آمادگی ندارد و از میدان به دور نگه داشته میشود، ناخواسته طی گفت و گو با دختری در دیسکو باعث خشم پاریزی میشود که پسر جوان عضو یکی از خانوادههای منطقه است.
خلاصه داستان: داستان این مینی سریال در مورد زنی متاهل و دارای دو فرزند بزرگ به نام ایوان کارمایکل (امیلی واتسون) می باشد که از زندگی معمولی خود در حومه شهر رضایت دارد. اما جهان او هنگامی به هرج و مرج کشیده می شود که با یک غریبه کاریزماتیک (بن چاپلین) آشنا می شود...
خلاصه داستان: در دهه ۱۹۸۰ میلادی در مکزیک، اگوستینا (با بازی ایتانویا پورتیلا) میزبان برنامه رادیویی است که به دنبال تغییراتی در جامعه مکزیکی است. او در تلاش است تا با ارائه برنامههای جدید به نقش بانوان در جامعه توجه بیشتری جلب کند و به جایگاه بیشتری در رسانههای اجتماعی برسد. در حین این فعالیتها، او با مسائل شخصی خودش نیز دستوپنجه نرم میکند و با مسائل هویتی خودش مواجه میشود.
خلاصه داستان: دیپ، مردی ثروتمند، قصد دارد آآروهی را برای قتلهای همسر قاتل زنجیرهایاش، تارا، متهم کند. با این حال، زمانی که او شروع به دوست داشتن او می کند، همه چیز تغییر می کند.
خلاصه داستان: موضوع سریال یکی باید بمیرد (Someone Has to Die) درباره پسری جوان است که به درخواست خانواده اش به مکزیک باز می گردد تا با نامزدش ملاقات کند. اما به محض ورود، خانواده متوجه می شوند که دختری مرموز هم به همراه پسرشان آمده است که ...
خلاصه داستان: دختری ۱۹ ساله که با عاشق شدن مردی زندگی خودش و خانواده اش را تغییر میدهد. الا عاشق «ایلکر» مدیرعامل ۳۵ سالهٔ شرکت پدرش میشود. او زندگی مادرش بهار، خودش و خانواده اش را با این عشق تغییر میدهد. ایلکر نامزدی دارد که ۶ سال است باهم رابطه دارند، «ایرم» نامزد ایلکر و همچنین مادر ایلکر از رابطهٔ الا و ایلکر آگاه میشوند و …