خلاصه داستان: درباره ی شخصی به نام چای کیونگ یک دانش آموز معمولی است که در دبیرستان درس می خواند او او یک روز اخباری غیرمنتظره دریافت می کند که باید با شخصی ناشناس ازدواج کند
خلاصه داستان: کیم یون هی به دلیل شرایط خانوادگی و فوت پدرش مجبور بوده از سن نوجوانی کار کند و به دلیل این که کار کردن زنان در آن دوره ممنوع بوده است او همیشه این کار را با ظاهری پسرانه انجام می داده تا مشکلی برایش رخ ندهد. او همچنین توانسته ضمن این که کار می کند ، درس هایش را نیز بخواند و از لحاظ تحصیلی نیز عقب نماند.